مهرناز جونمهرناز جون، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 15 روز سن داره

مهرناز زندگی مامان وبابا

20 ماهگی گلم

1392/3/18 2:51
نویسنده : مامان مهرناز
933 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم.......

عمرم....................

نفسم..............................

عشقم............تمام زندگیم......................

20  ماهگیت مبارک 

  

 

اندر احوالات 20 ماهگی نفسم

 


دختر شیرین زبونم

این روزا این قدر خوشکل حرف میزنه که دوست دارم درسته قورتش بدم یه عالمه فعل یاد  گرفته وبجا تو جمله هاش ازشون استفاده میکنه

افعال   ببین   ببینه   بگیر    بخر     بده     بیا    بود   بشین     پاشو    بخور    

 


  

کتاب قصه هاشو ازروی عکساش واسم تعریف میکنه

قسمتایی از قصه هایی که براش تعریف میکنمو واسم میگه مثل

1-من که جیک جیک مکنم   کوچیک میکنم برم   نه بیا

2-کیه کیه گرگه دستاشو ارد مکنه



 

 


میگن بچه ها همه چیزو ضبط میکنن واقعا راسته یه روز به قول خودش عروسکشو برده پارک تاب بده در کمال ناباوری دیدم شعر تاب تاب عباسیشو کامل خوند این قدر بامزه که حسابی کیف کردم

یا اهنگ ازادی  رو خیلی دوست داره دیروز مثل اهنگش با خودش میخوند رویای ازادی رویای ازادی قیافم اینجوری شده بود

 

 


 

تازگیها میگم ژست بگیر زود سرشو کج میکنه دوتا دستشم میگیره زیر گردنش اینجوری

 

 

قربون ژست گرفتنت

  


 

هرجا میریم چه مهمونی چه پارک بعدا ازش میپرسیم واسمون تعریف میکنه مثلا عکسای پارکشو که میبینه میگه گل دیدیم نی نی بود  سرسره خوردیم پسته خوردیم

 

 


 

هرجا عروسک میبینه چه خونه کسی باشیم چه تو مغازه زود بغلش میکنه ومیگه جی جی بخور بعد این قدر بامزه ملچ ملوچ میکنیه مثلا شیر میخورن پشت سرش میگی نهههه مهرناز بخوره

 


 

یه بار بهش گفتم هر وقت سرفه میکنی دستتو بگیر جلو دهنت حالا دقیقا همین کارو میکنی تو هر شرایطی که باشی  قربون دخمل باادبم برم من

 

 


 

تویادگیری رنگا یه کم بهتر شدی رنگای ابی سبز زرد سیاه قرمزو میشناسی  ولی مثل همیشه عاشق رنگ ابی  این قدر گفتی که مامان برات لاک ابی خرید

 

 


 

هر وقت میریم بیرون زود عینکتو میاری میزنی میگی بابایی ببییییییییییین    

اون تریپت منو کشته

 

 

 

 


 

اگه کسی دست به وسایل یا اسباب بازیاش بزنه میگه

 نکن نکن مهرنازه

   

 


 

فیلم تولدشو براش چند بار گذاشتم یاد گرفته مثل بچه ها میگه تبید تبید تبیدت مبایک مثل اونا دستاشو تکون میده ومیرقصه

  


 

بازیهای این ماه:

کلیه حیووناشو جمع میکنه باتلفن زنگ میزنه میگه بیا غذا بخورو بعد غذا درست میکنه با قاشق بهشون میده

 








مکعب هوشو یاد گرفته واز بازی کردن باهاش خسته نمیشه

 


 

مامان وباباشو کچل کرده بس که گفته حرف  وقایم حرف یعنی عروسکام باهام حرف بزنن باورتون نمیشه صبح که بیدار میشه تا شب باید براش حرف بزنن فکر کنم همینم رو صحبت کردنش تاثیر گذاشته خیلی پیشرفت کرده

عروسکاشباید برن خرید  همیشه هم کیک ابمیمه(اب میوه) ادا(ادامس) وککلات بخرن خودشم میره واسشون میخره میره دم در  میگه اقا سیام کیک ابمیمه بده

 



قایم هم یعنی قایم موشک پدر مارو در میاره

اینجا خانمی قایم شده

 

ای وای مامان چه جوری منو پیدا کردی اینجام دست از سر من برنمیداری عکس نگیر دیگه

 


 

کارتون rioرو براش میزارم خیلی دوست داره میگه جوجه ابی بذار توپ توپ توپ یعنی برقصم جلو جلو برامون تعریف میکنه چندتا کلمه انگلیسی هم یاد گرفته   blue     rio    please وسطش یه اهنگ  داره جوجه ها باهاش میرقصن خیلی دوست داره وتکرار میکنه  ماستا ماستا بلاستا بلاستا میگه ومیرقصه


 

میگم مهرناز خجالت بکش اینجوری میکنی

 




امروز تو بازار ازبغلم گذاشتمش زمین اینقدر بانمک گفت" ای بابا" نمیدونم از کجا یاد گرفته

 


 

ازش میپرسیم مادر جون کجاست میگه پدوس(فردوس)

 


 

موهامو ببینین چقدر پرپشت وبلندشده





اینجاچادر مامانو پوشیده

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

پروانه
21 دی 92 6:28
خدا حفظش کند دختر نازی دارید وبلاگ خیلی قشنگه به ما هم سری بزنید kocholmoholo.blogfa.com