سفرنامه1
سلام دوست جونیا
من برگشتم باکلی عکس جدید چون خیلی تعدادشون زیاده تو چندتا پست جدا گانه میزارمشون
2هفته ای شد که شهرستان رفتم خیلی خیلی بهم خوش گذشت
بیان ادامه مطلب تا چند روز اول سفرمو به روایت تصویر ببینید مرسی
چندتا عکس از توی قطار
اب بازی تو حیاط مادر جون که تو اون هوای گرم خیلی می چسبید
یه روز رفتیم خونه دایی مامانی خیلی بهم خوش گذشت 5تا خرگوش داشتن کلی باهاشون بازی کردم بهشون غذا دادم اصلا ترسی ازشون نداشتم مرغ وخروس هم داشتن
شب رفتیم پارک برای اولین بار سوار این ماشینا شدم پیاده شدم اینقدر گریه کردم تا مامانم مجبور شد دوباره هم منو سوار کنه
شبا دایی ها تو حیاط داخل پشه بند می خوابیدن ولی من از پشه بند خوشم نیومد ومیگفتم من پشه بند نمی خوام
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی