مهرناز جونمهرناز جون، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

مهرناز زندگی مامان وبابا

سفرنامه3

1392/4/22 0:50
نویسنده : مامان مهرناز
625 بازدید
اشتراک گذاری

چشمکبرای دیدن ادامه عکسام بیان ادامه مطلبچشمک

 

یه چند روزیه که مامانم پروژه از پوشک گرفتن منو شروع کرده روزای اول که حرصشو حسابی در اوردمآخ

بعد یه پیشرفتایی کردم مثلا وقتی جیش میکردم میگفتم مامان جیش کردمکلافهکلی تو دسشویی

وحمام اب بازی میکردم بعد میگفتم جیش ندارم دروغ گفتمدروغگو تا میرسیدم خونه جیش میکردمتعجببعد از

دوهفته کل پیشرفتم این بوده که شب تا صبح جیش نمیکنملبخندصبح میرم تو دسشویی کارمو میکنم که

مامانم کلی خوشحال میشهمژه در طول روز یه بار میگم 3بار نمیگمچشمولی بگم ها مامانم هنوز خسته نشده

وامیدواره تا موفق بشهمتفکر

 

اینجا مادر جون واسم توحیاط شن ریخته تا من یه خورده بازی کنم وسرگرم بشم

 

 

 

 

اینجا  ماه وتو اسمون دیدم کلی ذوق کردمهورا

 

 

باغ نوردی تو باغ بابابزرگ

 

 

 

 

خاک بازی

 

 

 

 

ای باباعکس نگیر دیگهمنتظر  دلم واسه بابا جونم تنگ شده دارم باهاش صحبت می کنم

 

 

حالا بریم این طرف باغ وببینیم

 

 

 

 

نوبتی هم باشه نوبت خاله بازیهمژه

 

 

 

قربون مهربونیت برم مادر که به عروسکات شیر میدیبغل

 

 

 

اینام عکسای اخرین روز سفرم به فردوسه میخوام واسه دو روز بریم مشهد

 

 

 

به قول خودم در حال اب دادن به علف های مامان بزرگ

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عاشقتم عزیزمقلبماچ

 

 

 

گل در اومد از حموم.....بغل

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)